درتاریخ 900431 رفتیم کلاردشت
روزجمعه صبح همراه خانواده خاله نوشی به مقصد کلاردشت راه افتادیم و بعد خوردن صبحانه دریک جا خوش آب وهوا ساعت ١٢ رسیدیم کلاردشت ، ویلایی را که رزرو کرده بودیم تحویل گرفتیم و هستی هم که از خنکی آنجا کيف می کرد فقط با دایی سیروان و خاله هاش درحال بازی و سرو صدا بود .هستی توی آب و هوای خنک خصوصا شمال تپل تر می شه و من خیلی خوشحالم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی